اهمیت ظاهر برند شخصی درکسب، کار و فروش
اهمیت ظاهر برند شخصی درکسب،کار و فروش
در دنیای امروز، با توجه به رقابتی شدن کسب و کارها بحث برند های شخصی به سرعت فراگیر و به نوعی همه گیر شده است .همه در تکاپو هستند تا هویت برند شخصی خود را به دیگران معرفی کنند ولی در بعضی مواقع نکاتی به چشم میخورد که با توجه به تلاشها و زمانهایی که برای آن صرف میکنند دقیقا نتیجه عکس میگیرند.شاید در نگاه اول بی توجهی به ظاهر برند باعث بروز این مسئله شده است .دراین مقاله ابتدا به معرفی برند شخصی میپردازیم تا به معنای دقیقی ازتاثیرگذاری و اهمیتی که ظاهر برند شخصی درموفقیت خود دارد برسیم. برند شخصی : ارائه و معرفی مهارتهای خود به شیوه ای خاص و متعهد در جهت برآورده کردن نیازهای مخاطب که کس دیگری نمی تواند در بازار هدف با شما رقابت کند. در واقع جایگاهیست که شما در آن نقش اول را دارید و این بخشی از دارایی و هویت شماست.


هویت بصری برند شخصی چیست؟
هویت بصری برند یعنی اینکه شما خودتان را چگونه ارائه میکنید یا خودتان را چگونه معرفی میکنید.درواقع برقراری ارتباط بین درون و بیرون شماست که این سبک نگرش، ریشه تاریخی دارد.شاید این باور کمی سطحی و ناعادلانه باشد، ولی آنچه در واقعیت وجود دارد این است که شما در معرض دید هستید و هر برندی از روی ظاهرش نیز قضاوت میشود.ساده تر بگویم اولین سوژه دیده شده ازبرند همان ظاهر برند است و این بخش اولین مرکز توجه برای مخاطب به شمارمی آید چرا که زیبایی جسم ،معادل زیبایی روح است.البته اشنباه نکنید که ظاهر در سطح اولیه قرار دارد و همانطور که بزرگان گفته اند "نه همین لباس زیباست نشان آدمیت" اما از حقیقت هاله جذب هم نمیتوان گذرا عبور کرد.
هویت بصری ، زبان بین المللی برند است.
توجه کنید که آدمهای معروف، سرشناس ومدیران برندها از کفشی که میپوشند، ساعتی که بهدست میبندند، نحوه لبخند زدن، می کاپ، مدل مو و بستن روسری، نحوه نگاه کردن، ژستهای عکاسی و … یک پیامی را منتقل میکنند. این خاصیت هویت بصری برند است که مشخص میکند گران است یا ارزان، معمولی است یا تأثیرگذار، شوخ است یا جدی … این همان هویت بصری است که میتواند در بدو ورود خود را در محیط و بازار کاملاً متمایز نشان دهد و علاقه مخاطبین را به خود جذب کند و میزان فروش را رقم بزند. همانند زنجیر طلایی که آویزی از برلیان بر آن خودنمایی میکند و در لحظه، چشم بیننده را به خود متمرکز و ارزش و قیمتش را از پشت ویترین بیان میکند.

4 باید و نبایدی که برای پوشش برند شخصی خود باید بدانید
به ندرت میتوان مطلب برای داشتن پوشش مناسب برای برند شخصی پیدا کرد در صورتیکه یکی از مهمترین ارکان در شناساندن یک برند محسوب میشود که کمتر کسی به بحث در مورد این بخش پرداخته است. برای داشتن پوشش برند یا بهتر بگویم بسته بندی و ظاهر برند شخصی خود، قوانینی را باید رعایت کنیم که از همان ابتدا با قدرت مناسب در جایگاه درست قرار بگیریم . این قوانین با عنوان " باید ها و نباید ها " در برند مطرح شده است که در زیر به آنها میپردازیم
باید۱: در چند ثانیه اول باور درست و مجذوب کننده ای در ذهن ها از خود بر جای بگذارید.
بر اساس تحقیقات دانشمندان علوم اجتماعی همه ما چند ثانیه فرصت داریم تا حس اولیه قوی را در مخاطب ایجاد کنیم و به عبارتی خودی نشان دهیم.. وقتی در جمعی وارد میشوید همان چند ثانیه اول مورد قضاوت قرار میگیرید. خوب / بد، دلنشین/ نچسب، خوشلباس/ مبتذل، شیرینسخن / دستپاچه، مورد اعتماد / مشکوک، و …. همه این پاسخ دادنهای ذهنی ظرف چند ثانیه صورت میگیرد که افراد با ورود شما از مشاهده بصری به این نتایج میرسند که آیا میتوانند شمارا دوست داشته باشند یا خیر؟ تمام این عبارات در یک کلام “هویت بصری “ یا بستهبندی برند شخصی نامیده میشود. همیشه حس خوب اولیه که در ذهنها حک میکنید تمایز وجودی برند شمارا نشان میدهد. هویت بصری شما باید مانند بوی عطر خوش، رنگ خاطرهانگیز، زنگ صدا و …در ذهن مخاطبین نقش بگیرد.


نباید 1:
در برند سازی شخصی تمایز ویژگی کارآمدی است اما نباید تمایز بیشازحد داشت. ظاهر بیشازاندازه متفاوت، عجیب و غریب آن هاله جذب را از بین میبرد. بعضی از افراد بهگونهای ظاهر میشوند که بیشتر بهجای اینکه حس اولیه خوبی به مخاطب القا کنند حس دلزدگی و مبتذل بودن را به یادگار میگذارند. ساده بگویم بیننده بهراحتی حس اغراق و خودنمایی را متوجه میشود

باید 2: " خود واقعی" (برند شخصی ) را معرفی کنید
در به نمایش گذاشتن هویت بصری برند خود، همواره خودتان باشید. در برند شخصی مزیتی که وجود دارد این است که هویت فردی و شخصی شما از قبل وجود داشته و نیازی به ساختن آن از نقطه صفر نیست. شما یک پیشزمینه از قبل دارید پس آن را در جهت تکامل هرآن چه که از برند خود انتظار دارید سوق دهید. سبک منحصربهفرد خود را داشته باشید.
نباید 2: کپی ممنوع
کپی کردن از هویت بصری افرادی که برای شما جذاب هستند دیگران را هم یاد آن اشخاص میاندازد نه شما. تقلید واژهای است که برای برند شخصی جایگاهی ندارد ولی الهام گرفتن از خوبیها و محسنات افراد موردعلاقه خود، نقطه مقابل تقلید است.

باید 3 : پوشش برند خود را بسازید
شایان ذکر است که گاهی هویت بصری برند با پوشیدن لباس های گران قیمت و ... اشتباه گرفته میشود.بسته هویت بصری برند شخصی شما باید مختص خود شما باشد . این بدان معنا نیست که سالن مد و فشن راه بیاندازید و یا ساعتها زمان و هزینه صرف طراحی و دیزاین لباس خود کنید تا اندکی به چشم بیایید.لباس شما نگرش افراد را بر روی شما شکل میدهد.لباس و پوشش برند شماست که راجع به شما حرف میزند.


نباید 3 :
پوشش شما نباید به گونه ای باشد که در مراسم و جلسات حضوری و ... به خاطر نوع طراحی و ساختار، از ورود و حضور شما به آنجا ممانعت به عمل آورد.در واقع پوششی را انتخاب کنید که در ورود به سایر مراکز با قواعد نانوشته و ناگفته سازمانها و مخاطبین همراستا و همنظر باشد.

باید 4 : امضا برند خود را طراحی کنید (آرایش ظاهری )
فراموش نمیکنم که به دیدار استاد موسیقیام رفته بودم و به شاگردانش که منتظر ورود به حضور استاد بودند مینگریستم. خصیصه جالبی در همه آنها ظهور کرده بود. همگی دستبندهایی با مدل موی تقریباً یکسانی داشتند. وقتی استاد مرا به دفترش راهنمایی کرد مدل موهایش دقیقاً نکتههای دیدهشده در شاگردانش را برایم رقم زد. وقتی از یکی از شاگردانش سؤال کردم آن دستبند برای چیست گفت این دستنبد در هنگام اجرا به من آرامش میدهد و حضور استاد را برایم تداعی میکند و این یعنی پایان داستان. در آنجا دقیقاً مفهوم هویت بصری برند شخصی برایم آشکار شد که یک دستبند اینقدر میتواند حامل پیام باشد. هویت بصری برند تنها بهظاهر و پوشش آن ختم نمیشود. یک سمبل گرافیکی که بهراحتی فهمیده میشود و در عین سادگی، درون آن مفاهیم انتزاعی نهفته باشد طراحی کنید. منظور از امضا، امضای دستی و خودکاری نیست. امضای شما باید طرحی باشد که با دیدن آن مخاطبین، نام شما و حس خوبی که همانند رد پا در ذهن آنها برجایمانده است را به خاطر بیاورد.
نباید 4 :
پوشش نباید بیش از اندازه غلو برانگیز باشد.مدل مو و سایر مواردی که درهویت بصری گفته میشود بخشی از قسمتهای سازنده هویت برند شما هستند نه تمام آن.


پرسش و پاسخ
1
برخی از دوستان پرسیده اند که ما از خانواده ثروتمند یا به نامی نیستیم آیا معروفیت خانوادگی درموفقیت برند شخصی تاثیر دارد؟
در اینجا خدمت دوستان بایستی عرض کنم که خیلی از شرکتها از نام به جای مانده یا ارثیه نام ماندگاراجداد خود به ادامه فعالیت یا فعالیت جدید میپردازند. ولی اگر نگاه کارشناسانه به این پرسش داشته باشیم باید بگویم آنچه در بازار کسب و کار به آن توجه می شود نحوه عملکرد و ارایه ارزشهای درست آن برند است که در ثبات آن نقشی به یادماندنی برجای میگذارد . چه بسا برند های معروفی بوده اند و پس از فوت بنیانگذارآن چون روند اجرایی قوی به همراه عملکرد درست دراستراتژی سیستم فعلی خود به کار نگرفته اند نام آنها به مرور ازاذهان پاک شده و برندهایی کاملا نو، بدون هیچ زمینه مشهوریت و محبوبیت جایگاه آنها را تصاحب کرده اند.
2
آیا هویت برند در همان ابتدا باید کامل باشد؟
اگر یک نگاهی به تاریخچه برند های متنوع داشته باشیم متوجه میشویم که هویت بصری هر برندی در طول مسیر و با گذر زمان تکمیل شده است.مثلا برخی از نام تجاریها، بعد از معرفی شدن ، برند شناخته شدند و بعد از آن نیاز به کاراکتری که بیان کننده حضورآنها بوده احساس شد و یا شعارهایی که بعدها خود مشتریان برای برند محبوب خود، واژه آرایی کردند .در واقع از دل خود برند ،هویت آن ساخته و تکمیل شد .
هر برندی از 3 لایه تشکیل شده است
که هر کدام از این موارد یکی ارزشمند تر از دیگریست . یک چرخه ایست که ارزش دیگری در پی قدرت دیگریست و سلسله وار به هم مرتبط هستند.برای داشتن برند مطرح ، باید روی هر 3 لایه به یک میزان تمرکز کرد و آنها را پرورش داد در نظر اول وقتی یک فردی جذاب به نظر می رسد بقیه جنبه های او هم مثبت تلقی می شود.پس علی رغم تناقض هایی که در این زمینه وجود دارد در زمینه برند شخصی باید اصولی را در مورد هویت بصری برند در نظر داشت و آنها را رعایت کرد.همانطور که در حوزه برند محصول ، بسته بندی و طراحی آن به عنوان اولین لایه معرفی برند و محصول به حساب می آید و در همان لحظه اول ، تاثیر و ماندگاری زیادی از برند را در خاطر بیننده بر جای میگذارد ، درمورد برند شخصی هم هویت بصری جایگاه ویژه ای دارد.طراحی و بسته بندی محصول روش سریع برقراری ارتباط و حامل پیام برند است

رنگ رخسار خبر میدهد از سر درون
این جمله یادآور نکات اساسی است که در مبحث برند سازی با آن مواجه هستید و دقت نظر خاصی بر روی مفهوم آن باید انجام دهید و آن اینکه ظاهر برند با درون برند همسان و تطابق داشته باشد .به همین دلیل است که تاکید دارم که بر روی هر سه لایه برند به طور یکسان تمرکز و پرورش داشته باشید که یکی بر دیگری غالب نشود و برندی پوچ و یا کم ارزش معرفی نشود.و خلاصه مطالب اینکه به لباس و پوشش به عنوان بخشی از هویت بصری یا بسته بندی برند خود نگاه کنید.در واقع برای قدرت بخشیدن ، تقویت و جلا دادن به برند نه برای تضعیف یا اغراق
- امضا و آیتم ها را به عنوان چیزی که افراد را به شما ربط دهد استفاده کنید .دست خالی نباشید.
- نقش واقعی خود را در برند داشته باشید . به عنوان برندی که خدمتی برای مخاطب در نظر دارد نه صرفا نمایش تاتر یا سالن فشن
- رنگ و سبک طراحی خاص خود را داشته باشید
- قوی و صاحب سبک ظاهر شوید و از آن به عنوان اهرم استفاده کنید.
- به روز و جذاب باشید و در طول مسیر به تکامل برسید.